متن آهنگ مازیار فلاحی - عادت عاشقی
ولی وقتی تو رو دیدم ، دیگه گفتم نمی تونم
تازه عادت کرده بودم ، که باشم تنهای تنها
تا که دیدمت دلم گفت ، تویی اون عشق تو رویا
تازه عادت کرده بودم ، تازه عادت کرده بودم
ولی وقتی تو رو دیدم ، دیگه گفتم نمی تونم
تازه عادت کرده بودم ، که باشم تنهای تنها
تا که دیدمت دلم گفت ، تویی اون عشق تو رویا
تازه عادت کرده بودم ، تازه عادت کرده بودم
بلد نیستم که بد باشم ، نگو اینو نفهمیدی
بذار باشم کنار تو ، کنار عطر این احساس
بذار حبس ابد باشم ، تو عشقی که برام رویاست
بذار با گریه این بارم ، بگم خیلی دوست دارم
اگه بازم پشیمونی ، به روت اصلا نمیارم
دلم می گیره هر روزی ، که میبینم تو دلگیری
دارم میمیرم از وقتی ، سراغم رو نمیگیری
نگام رو از تو دزدیدم ، با این چشمای غم بارم
نمی خواستم بدونی که ، چقدر چشماتو دوست دارم
ولی با گریه این بارم ، میگم خیلی دوست دارم
اگه بازم پشیمونی ، به روت اصلا نمیارم
من مثل یه پروانه همش دورو برت بودم
مثل سایه ات تو تنهاییت همه اش پشت سرت بودم
به آتیش می کشم هر جا که می بینم ازم دوری
هنوز پشت سرت هستم مثل سابق همونجوری
از این دنیای بی احساس یه روز حقت رو می گیرم
چه فایده وقتی می دونم یه روز از یاد تو می رم
هنوزم مثل اون روزا هواتو دارمو بازم
امیدی که بهت دارم به این زودی نمی بازم
من باعث و بانی شم ، دنبال کی میگردم ؟
تقصیر خودم بوده ، هر چی که سرم اومد
از هر چی که ترسیدم ، عینا به سرم اومد
تا حس منو دیدی ، احساس خطر کردی
تا رازمو فهمیدی ، دنیا رو خبر کردی
این حادثه تلخو ، از چشم تو می دیدم
تو روی تو دنیا بود ، من پشت تو جنگیدم
تو روی تو دنیا بود ، من پشت تو جنگیدم